بیانات رهبر حکیم درباره بازی های اینترنتی

بیانات امام خامنه ای در دیدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى:

تهاجم فرهنگى یک حقیقتى است که وجود دارد؛ میخواهند برروى ذهن ملّت ما و برروى رفتار ملّت ما - جوان، نوجوان، حتّى کودک - اثرگذارى کنند. این بازیهاى اینترنتى از جمله ى همین است؛

 لینک فیلم در آپارات: http://www.aparat.com/v/egT8Q

نظر رهبر حکیم انقلاب درباره صنعت سرگرمی و عروسک


 من چقدر سر قضیّه‌ى تولید اسباب‌بازى داخلىِ معنى‌دار و جذّاب حرص خوردم با بعضى از مسئولین این کار که این کار را دنبال بکنند؛ البتّه بحمدالله ظاهراً اینجا یک تصمیمى در این زمینه گرفته شد، حالا ان‌شاءالله همان تصمیم را هم دنبال کنید که اجرایى بشود. خب، دوستان ما آمدند در یکى از دستگاه‌هاى فعّال و مسئول، عروسکهاى خوبى درست کردند؛ خوب هم بود؛ اوّل هم حسّاسیّت طرف مقابل را - یعنى مخالفین را، خارجى‌ها را - برانگیخت که اینها آمدند در مقابل باربى و مانند اینها، این [عروسکها] را درست کردند؛ ولى نگرفت. من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسرى را، یک دخترى را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچّه‌ى ما اصلاً نمى‌شناسد - ببینید، پیوست فرهنگى که میگوییم اینها است - خب، یک عروسک است فقط، در حالى که مرد عنکبوتى را بچّه‌ى ما میشناسد، بتمن را بچّه‌ى ما میشناسد. ده بیست فیلم درست کرده‌اند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که میبیند همان عروسکى که در فیلم داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش میگوید این را براى من بخرید؛ عروسک را می‌شناسد؛ این پیوست فرهنگى [است‌]. شما بایستى این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست میکردید براى اینکه این عروسک معرّفى بشود پیش بچّه‌ها؛ بعد که معرّفى شد، آن‌وقت خودشان میخرند، [ولى‌] وقتى معرّفى نشد، بازار ندارد و ورشکست میشود؛ و ورشکست شد. یعنى یک چنین دقّتهایى را بایست کرد. به‌هرحال این تهاجم فرهنگى به این شکل یک واقعیّتى است. (با تشکر از مجاهد مجازی)

لینک فیلم در آپارات: http://www.aparat.com/v/CWZML

نقدی بر بازی های رایانه ای در تقابل با ایران و اسلام

مجاهد مجازی: در سایت بنیاد ملی بازی های رایانه ای گزارشی با عنوان نبش قبر آرگو در گیم آمریکایی منتشر شده است. جای بسیار تقدیر دارد که بنیاد ملی بازی رایانه ای در کنار سایر اقدامات در خصوص محتوای بازی ها نیز با جدیت وارد شده در این حوزه یعنی واکنش و اعلام موضع در خصوص بازی های ضد ایرانی عمل نموده و ابایی از پذیرش مسئولیت این کار نداشته و محافظه کاری اجازه نداده واکنش برخی که افراد و ... در این حوزه که مقوله تهاجم فرهنگی و جنگ نرم در بازی های رایانه ای را باور ندارند در این مورد تسامح و تساهل به خرج دهد. امید است بنیاد ملی بازی  رایانه ای در عین وارد شدن جدی و البته جهادی به مقوله ساخت بازی در زمینه مطالعات بازی نیز با برنامه وارد شود.

          گزارش: نبش قبر آرگو در گیم آمریکایی  ادامه راببینید...

ادامه نوشته

اهداف و ضرورت ها و تعریف سواد رسانه اي Media Literacy

سینما وصهیونیسم: به برخی مخاطبان ارجمند قول داده بودیم که پاورپوینتی درباره سواد رسانه ای در وبلاگ بگذاریم. اما به نظرم رسید این دو مطلب و تلخیص منقح آنها از آن پاورپوینت کاملترند: (متن کامل در ادامه مطلب)

خلاصه مطلب

تعریف سواد رسانه ای: توانایی و قدرت دسترسی، تحليل، ارزيابي و انتقال اطلاعات و پيام‌هاي رسانه‌اي كه مي‌توان در چارچوب‌هاي مختلف چاپي و غير چاپي عرضه نمود را سواد رسانه‌اي مي‌گويند.
سواد رسانه‌اي علاوه بر توانایی ملحوظ در سواد سنتي، كه همان توان خواندن و نوشتن بود، توانایي تحليل و ارزشيابي پيام‌ها و قدرت توليد و انتقال اطلاعات به ديگران در قالب‌هاي مختلف و با ابزار گوناگون را در انسان پديد مي‌آورد. اين‌گونه از سواد؛ با توانمند كردن انسان بر درك نحوه كار رسانه‌ها و نحوۀ معني‌سازي آنها، ماهيت و اهداف توليد پيام رسانه‌ها و تأثيرات و تكنيك‌هاي رسانه‌هاي گوناگون، او را از مصرف‌كنندگي صرف خارج كرده و در برابر اثرات رسانه‌ها مقاوم مي‌سازد.
سواد رسانه‌اي در كنار آموختن خواندن ظاهر پيام‌هاي رسانه‌اي از رسانه‌هاي مختلف، مي‌كوشد خواندن سطرهاي نانوشتۀ رسانه‌هاي نوشتاري، تماشاي پلان‌هاي به نمايش درنيامده و يا شنيدن صداهاي پخش‌نشده از رسانه‌هاي الكترونيك را به مخاطبان بياموزد.

توانایی‌هاي مرتبط با سواد رسانه‌اي
1. توانایی استفاده از تكنولوژي روز از جمله كامپيوتر، براي پردازش و توليد اطلاعات؛
2. توانایی نتيجه‌گيري در مورد روابط علّي و معلولي، ميان گزارش‌هاي رسانه‌ها و واكنش عمومي؛
3. توانایی تشخيص تأثير تحريف، كليشه‌سازي، تبليغات و خشنونت در رسانه‌هاي ديداري؛
4. توانایی تشخيص تفسير و بوجود آوردن تصويرهاي بصري؛
5. توانایی مصرف انتقادي و نه منفعلانه از رسانه‌ها؛
6. توانایی اتخاذ رژيم مصرف رسانه‌‌اي؛ مصرف چه زمان و چه مقدار و چگونه و چه بخش‌هائي از رسانه 
7. توانایی تجزيه و تحليل اجتماعي، سياسي و اقتصادي رسانه‌ها.

ويژگي‌هاي اصلي سواد رسانه‌اي1. پيوستار و نه مقوله؛ سواد رسانه‌ای، موضوعي داراي درجات گوناگون است. موضوعي نيست كه دائر بين نفي و اثبات بوده و افراد در مقايسه با آن به دو دستۀ حائز سواد رسانه‌اي و فاقد آن تقسيم شوند؛ بلكه افراد در مقايسه با آن هريك درجات مختلفي از سواد رسانه‌اي را دارا هستند 
2. چند بُعدي؛ سواد رسانه‌اي مستلزم آن است كه در ابعاد گوناگون، اطلاعات كسب كنيم. اين ابعاد عبارتند از: بُعد شناختي، احساسي، زيبائي‌شناختي و اخلاقي.
حوزۀ شناختي به اطلاعات واقع‌بنياد دلالت دارد؛ مانند تاريخ‌ها، اسامي، تعاريف و ... اين‌گونه از اطلاعات، در مغز مستقر هستند. اطلاعات حوزۀ احساسي كه حاوي اطلاعاتي درباره احساساتی مثل عشق، نفرت، خشم و ... مي‌باشد، در قلب مستقر است و جايگاه اطلاعات حوزه زيبائي‌شناختي كه حاوي اطلاعاتي دربارۀ روش توليد پيام است را بايد در چشم‌ها و گوشها دانست.جايگاه اطلاعات عرصۀ اخلاقيهم كه شامل اطلاعاتي دربارۀ ارزشها است، ملاك و معياري براي قضاوت راجع به "درست و غلط" را فراهم مي‌كند. 
ساختار قدرتمند دانشي، بايد حاوي اطلاعاتي از هر چهار حوزۀ مذكور باشد و اگر يك نوع اطلاعات موجود نباشد، ساختار دانش، ضعيف مي‌شود؛ كه در نتيجۀ آن، سواد رسانه‌اي كه از همين ساختارها تشكيل شده، ضعيف خواهد شد و نمي‌توان به درستي، نارسایي‌هاي پيام رسانه‌اي را تشخيص داد.

اصول سواد رسانه‌اي

سواد رسانه‌اي بر پايه اصولي استوار است كه اين اصول مورد التفات راهبردسازان و سياست‌گذاران هر كشوري قرار دارد:
 1.رسانه‌ها ساختگي و سازه‌اي هستند؛مرز ميان واقعيت و مجاز در نمايش رسانه‌اي دشوار است.
2.رسانه‌ها واقعيت را بازسازي مي‌كنند؛ 
3.مخاطبان مفهوم مورد نظر خود را از رسانه‌ها مي‌گيرند.
4.محصولات رسانه‌اي اهداف تجاري دارند؛ 
5.رسانه‌ها دربردارنده پيام‌هاي ايدئولوژيكي و ارزشی هستند؛ 
6.رسانه‌ها بار سياسي و اجتماعي دارند؛ در پس نقاب آزادي‌گرايي

7.هر رسانه شكل زيباشناختي خاصي دارد؛ اصل سواد رسانه‌اي ما را قادر به درك ويژگي‌ها و مشخصات منحصر به فرد هر رسانه مي‌كند. 
ادامه نوشته

پیشگویی 11 سپتامبر در هالیوود

- یک گفت و گو از سکانس مهمی در فیلم "بوسه طولانی شب بخیر" (رنی هارلین -1996).فیلمی درباره یک مامور زن امنیتی سابق  که دچار فراموشی شده  و درموقعیت یک خانم خانه دار، به تدریج وضعیت سابقش را به خاطر می آورد. آن گفت و گو مابین دو مامور امنیتی صورت می گیرد: متن کامل در ادامه مطلب و سایت استاد مستغاثی

 

ادامه نوشته

متن کامل مجادله مانی حقیقی و بهروز افخمی/نفوذصهیونیسم برجشنواره های ظاهرا جهانی سینما

کیارستمی هم معتقد است صهیونیست‌ها جشنواره‌ها را زیر نظر دارند!
مجادله مانی حقیقی و بهروز افخمی درباره جشنواره‌های خارجی

مانی حقیقی و بهروز افخمی مکالمه موبایلی جالبی درباره جشنواره‌های خارجی کردند که در این میان پای عباس کیارستمی و اصغر فرهادی هم به این مکالمه باز شد.

خبرگزاری فارس: مجادله مانی حقیقی و بهروز افخمی درباره جشنواره‌های خارجی

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از شبکه ایران، انتشار یادداشت بهروز افخمی درباره فیلم «گذشته» در شماره مردادماه ماهنامه «24» و همچنین میزگردی که با حضور او، فریدون جیرانی و کمال تبریزی برگزار و در همان شماره منتشر شد با واکنش تند مانی حقیقی مواجه شد. حقیقی با اشاره به بخشی از صحبت‌های افخمی خطاب به جیرانی در این میزگرد مبنی بر این‌که "حالا توجه کن که (گذشته) جایزه جشنواره کن را که البته از نظر من هیچ وقت اعتبار نداشته، به یک فیلم پورنو می‌بازد. حالا جناب عالی می‌فرمایید در آنجا دموکراسی معنایی دارد؟ فرهادی سال قبل به خاطر فیلمی ضعیف‌تر از این اسکار گرفت، اما امسال جایزه را به یک فیلم پورنو درباره‌ی همجنس‌بازی می‌بازد. این دموکراسی است؟" یادداشتی در صفحه شخصی‌اش منتشر کرد و نوشت: «یک کسی به این نابغه بفهماند که در جشنواره کن جایزه را یک هیات داوران محدود به هفت-هشت نفر تعیین می‌کنند و دموکراسی یک نهاد مربط به یک جامعه میلیونی است. باقی اراجیفی که می‌گوید درباره اعتبار کن یا درباره فیلمی که هنوز ندیده ارزش جواب دادن ندارد. مانده‌ام نعمت حقیقی بینوا چطور آن همه سال این فالانژ خشک مغز را تحمل کرد.»

 

* فیلم کمدی «لارگو» و بازی مانی حقیقی در نقش جرج کلونی

اما ماجرای این مجادله لفظی به همین جا ختم نشد و بهروز افخمی که گویا از ماجرای یادداشت نگاری حقیقی بی‌خبر بوده با او برای سفارش کاری تماس می‌گیرد و حتی با شوخی پیشنهاد ساخت فیلمی کمدی با نام «لارگو» با موضوع ادعای جرج کلونی مبنی بر حضور مخفیانه در ایران و تحقیقاتش برای ساخت فیلم «آرگو» را مطرح می‌کند و در ادامه مزاح‌هایش از مانی می‌خواهد که به خاطر شباهتش با این بازیگر هالیوودی نقش جرج کلونی را هم بازی کند.

 

* مجادله افخمی و حقیقی

افخمی که همه این وقایع را با انتشار یادداشتی در شماره جدید ماهنامه «24» تعریف کرده، با این ادعا که تا به حال از هیچ صفحه فیس بوکی دیدن نکرده و شناختی از این شبکه اجتماعی ندارد، روایت می‌کند تازه پس از آن‌که از طریق مسئولان همین رسانه از ماجرای یادداشت‌نگاری مانی حقیقی مطلع شده بار دیگر به همین منظور با این بازیگر و کارگردان تماس می‌گیرد. شرح کامل این مکالمه را (به منظور امانتداری در حفط لحن و ادبیات حاکم بر این گفت‌وگو) به نقل از یادداشت افخمی در ادامه می‌خوانید:

 

* جرئت نداشتی بنویسی حزب‌اللهی خشک مغز!

گفتم: مانی شنیدم نوشتی من فالانژ خشک مغز هستم؟

گفت: من که دیروز توی تلفن گفتم. توی فیس‌بوکم نوشتم. خیلی‌چیزهای دیگه هم نوشتم!

گفتم: آقا پسر من حزب‌اللهی خشک‌مغز هستم! حزب‌اللهی خشک مغز با فالانژ خشک مغز خیلی فرق داره. من مسلمونم. فالانژها مسیحی‌اند. دو تا طایفه‌ی علی حده‌اند. حتی توی لبنان با هم جنگ می‌کردن. یعنی تو این قدر از دنیا بی‌خبری؟

خندید و گفت: من سمبلیک گفتم.

گفتم: آهان فهمیدم! منظورت اینه که جرئت نداشتی بنویسی حزب‌اللهی خشک مغز!

باز خندید.

گفتم: حالا من چطور بخونم که چی نوشتی؟ من که بلد نیستم بروم فیس بوک.

گفت: زیاد مفصل نیست براتون همه‌شو پیامک می‌کنم.

 

* کیارستمی پیر شده داره هذیان می‌گه! فرهادی هم لابد خل شده

گفتم: باشه پیامک کن. چون من هرچی فکر می‌کنم یادم نمی‌آد توی یادداشتی که درباره گذشته نوشتم چیزی درباره دموکراسی گفته باشم. اما بد نیست بدونی اونجا که نوشتم صهیونیست‌ها در چهارگوشه‌ی جشنواره و فعالیت‌های فرهنگی دنیا توی برج‌های تیر نشستن و همه چیزو زیر نظر دارن و همه جور توطئه می‌کنن، این حرف از خودم نبود عباس کیارستمی این حرفو گفته و من از او نقل کردم. فقط اسمشو نیاوردم.

گفت: خب گفته باشه. پیر شده داره هذیان می‌گه!

گفتم: خودت هذیان می‌گی! عباس کیارستمی الان دیگه به جشنواره‌ها و سیرک‌های سینمایی نیاز نداره. این قدر روی فرش قرمز راه رفته که دیگه حالش بهم می‌خوره. مثل تو آرزو به دل که نیست! اگه الان چیزی رو که فهمیده و تجربه کرده نگه پس دیگه کی می‌خواد بگه؟ یکی از رفقا هم که بعد از نمایش «گذشته» در جشنواره کن با فرهادی صحبت کرده بود می‌گفت فرهادی از کوره در رفته و هر چی از دهنش در اومده راجع به تسلط اسرائیل بر رسانه‌های غربی گفته.

مانی گفت: چه می‌دونم حتما اونم خل شده.

گفتم: نه عزیزم! کیارستمی و فرهادی دیگه به جشنواره و کارناوال‌ها نیازی ندارن. یعنی خرشون از پل گذشته. حالا دیگه اگه چیزی رو که می‌بینن نگن، دارن به خودشون خیانت می‌کنن. اصلا اگه حوصله داری بعضی از ماجراهایی رو که برای خودم اتفاق افتاده تعریف کنم تا فهمت بره بالا!

گفت: من الان دارم ناهار می‌خورم اگه می‌شه بعدا تلفن کنین.

گفتم: باشه پس هرچی راجع به من نوشتی برام بفرست...

 

* دلت خوش است به این که اغلب خوانندگان محدودت هم مثل خودت تروریست هستند

افخمی با ذکر این نکته که بعد از این مکالمه تلفنی، دو پیامک حاوی بخشی از صحبت‌هایش در پاسخ به ادعای جیرانی مبنی بر این که "در غرب دموکراسی دارند و سینمای آنجا هم بر پایه دموکراسی رشد کرده اما در ایران دموکراسی به مفهوم غربی نداریم و در نتیجه سینما هم مشکل بنیادی دارد" و همچنین متن نوشته‌ مانی حقیقی در صفحه شخصی‌اش از وی دریافت کرده در بخش پایانی این یادداشت آورده: اول با خودم گفتم ولش کن! اما بعد با خودم گفتم این پسر نعمت حقیقی است و نعمت خیلی به گردن من حق دارد. خوب نیست جواب آقا را ندهم و بگذارم با خودش خیال کند خیلی حرف‌های حکیمانه‌ای زده. بنابراین برایش این پیامک را فرستادم: «همون طور که من درک می‌کنم چرا نوشته‌ای فالانژ و ننوشته‌ای حزب‌اللهی تو هم منظور مرا فهمیده‌ای اما ترجیح داده‌ای تجاهل کنی و برای جوانان بیکاری که صفحه‌ات را می‌خوانند دموکراسی را تعریف کنی. با ما به از این باش! بابات به این دلیل مرا تحمل می‌کرد که «دموکرات» بود اما تو بحث را «تروریزه» می‌کنی و دلت خوش است به این که اغلب خوانندگان محدودت هم مثل خودت تروریست هستند و به فهم علاقه‌ای ندارند بلکه فقط دوست دارند برای چماق‌دار مورد علاقه‌ی خودشان هورا بکشند! ای که پنجاه دارد می‌رود و در خوابی ! تفکر این نیست...»

 

* نفهمیدم گیومه را گرفته یا نه

افخمی در بخش پایانی این یادداشت آورده است: دموکرات را توی گیومه آوردم که یادش بیندازم این کلمه تعابیر دیگری غیر از آن‌که توی کلاس فیس‌بوکی به علاقمندانش یاد داده دارد و یک جشنواره یا حتی یک آدم می‌تواند دموکرات باشد یا نباشد اما نفهمیدم گیومه را گرفته یا نه. چون مانی به این پیامک جوابی نداد و تلفنش را هم گرفتم ولی خاموش بود. با خودش که قهر است. فکر می‌کنم با من هم قهر کرده. حیف شد! بنا بود توی فیلمم بازی کند.

برنامه هفت،به جای دعوت از بازیگران بی حیای زن،به فکر سینمای انقلاب اسلامی وآرمانهای عاقلانه آن باشد.

سینما وصهیونیسم: با آمدن گبرلو و رفتن جیرانی که گرایشات مضمحل روشنفکری داشت، امیدوار بودیم که برنامه هفت در مسیر سینمای انقلاب و طیف جدی اندیشمندان رسانه ای باسواد و تئوری پرداز انقلابی قرار گیرد؛ اما متناسفانه هنوز هم با دعوت چند باره از زن بی حیایی چون مهناز افشار به این برنامه، غیرمستقیم بی حیایی های او ترویج می شود و انچه در این برنامه به شدت کمبودش احساس می شود، عدم استفاده از کارشناسان عالم و اندیشمند رسانه ای و سینمایی ارزشمند  برخاسته از حوزه های علیمه و دانشگاه است. البته در این بی حیایی و غربزدگی سینما تعجبی نیست ولی از تلویزیون جمهوری اسلامی بیش از اینها انتظار است...     ادامه مطلب را ببینید... 

   مظلومیت مستندسازان شهید ایرانی در برنامه سینمایی هفتیادداشت محمد حسین جعفریان

جای خالی مستندسازان شهید در برنامه سینمایی هفت 
ادامه نوشته

باز هم شاهکاری از استاد طالب زاده و بچه های رسانه ای جبهه انقلاب که خاری در چشم دشمنانند...

مستند k.s واقعیت ۱۱ سپتامبر را برملا می‌کند/پخش از شبکه یک

رئیس موسسه فرهنگی رسانه‌ای اوج گفت: مجموعه مستند k.s در سه قسمت واقعیت حادثه ۱۱ سپتامبر را برملا می‌کند.

ادامه نوشته

آقای ظریف، وزیر خارجه دولت روحانی بهتر است کمی بیشتر مطالعه کند... غرور، مایه تباهی است...

              نقدی بر نوشته ضعیف و غیرقابل ظریف در شبکه اجتماعی منتسب به دشمن صهیونیستی

آقای ظریف؛ دل مسلمین را می شکنید که دل سرمایه داران یهودی را به دست آورید؟!

آقای ظریف اگر طالب حقیقت درباره اسطوره کذب هولوکاست این لینک را ببیند..

انتقاد شریعتمداری به اظهارات ظریف/ دلایل جعلی بودن «هولوکاست»

ادامه مطلب را ببینید...

ادامه نوشته

نقدی بر برنامه سازی تلویزیونی

تلویزیون ما در در دو دهه اخیر برای مقابله با ماهواره از چاله بیرون آمده و در چاه افتاده است. چاله ای که نتیجه عدم توجه به فرم هماهنگ با محتوا و در عین حال جذاب بود و چاهی که امروز در آن قرار داریم و چیزی نیست جز تغییر ذائقه مخاطب. ... بقیه در ادامه مطلب...
ادامه نوشته

آرمان‌شهر دراکولایی/نقدفیلم گرگ و میش/قسمت پنجم و آخر

نقد و بررسی فیلم‌های چهارگانه‌ی (گرگ و میش؛ twilit) ش5

مقاله‌ي پنجم: آرمان‌شهر دراکولایی

نگاه آدمی به دنیای اطراف خود، دیدش به وجود خویشتن و خواسته‌هایش از دنیا و خود، جهان‌بینی یک انسان را شکل می‌دهند. این جهان‌بینی بیشترین تأثیر را در تصمیمات، انگیزه‌ها، غم‌ها، شادی‌ها و خلاصه، تمام زندگی انسان می‌گذارد. بقیه در ادامه همین مطلب و یا در سایت تبیین

 

ادامه نوشته

سبک زندگی مصرف گرایانه/نقدفیلم گرگ و میش/قسمت چهارم

نقد و بررسی فیلم‌های چهارگانه‌ی (گرگ و میش؛ twilit) ش4

مقاله چهارم: سبک زندگی مصرف گرایانه
از گذشته، کاراکتر خون آشام، بن مایه ی بسیاری از فیلم های ژانر وحشت بوده است. در سه مقاله ی قبل با بررسی سری فیلم های (گرگ و میش1)، به معانی قابل توجهی رسیدیم که ما را در شناخت هر چه بیشتر رسانه سینما یاری می رساندند. در این مقاله سعی برآن است که به بررسی الگوی سبک زندگی در این فیلم پرداخته و نتایج آن را مورد مداقه قرار دهیم.
همان طور که در مقالات قبل اشاره شد، در سبک جدید فیلمهای خون آشامی، با تغییر ماهیتی خون آشامان مواجه هستیم. سبکی که در آن به جای دراکولای پلید و وحشتناک، فراانسانی قهرمان و زیبا به نمایش در می آید. شخصیتی که فیلم با زیبا، باشکوه، ثروتمند، خوشبخت، پرعاطفه و وفادار نشان دادن او، سعی در الگوسازی ازاین شخصیت دارد.بنابراین میتوان گفت سبک زندگی نیزاز مؤلفه های الگوشده فیلم خواهد بود که مخاطب به شدت از آن تاثیر می پذیرد.
...بقیه در ادامه مطلب یا در سایت تبیین

ادامه نوشته

عشق/ نقد فیلم گرگ و میش/ قسمت سوم

نقد و بررسی فیلم‌های چهارگانه‌ی (گرگ و میش؛ twilit) ش3

مقاله سوم: عشق
بسیاری از مخاطبان سینما، با خون آشام فیلم های ژانر وحشت آشنا هستند. با بررسی فیلم های (گرگ و میش1) ؛ (کشیش2)؛ (دراکولای برام استوکر3)؛ (دراکولا 20004)؛ (لینکون؛ شکارچی خون آشام5)؛ (من یک افسانه ام6) در پی مقایسه ی دو سبک متفاوت از آنان هستیم...
بقیه در ادامه مطلب یا سایت تبیین

ادامه نوشته

خانوداه محوری/ نقد فیلم گرگ و میش/ قسمت دوم

نقد و بررسی فیلم‌های چهارگانه‌ی (گرگ و میش؛ twilit) ش2

مقاله دوم: خانواده محوری
خون آشامان، سال هاست که محور بسیاری از فیلم های ژانر وحشت بوده اند. با بررسی فیلم های (گرگ و میش1) ؛ (کشیش2)؛ (دراکولای برام استوکر3)؛ (دراکولا 20004)؛ (لینکون؛ شکارچی خون آشام5)؛ (من یک افسانه ام6) به معانی قابل توجهی دست می یابیم که در شناخت هر چه بیشتر این رسانه ی قدرتمند، یعنی سینما، مؤثر است. این فیلم ها، عموما حول محور مردگان متحرکی حرکت کرده اند که به نظر می رسد دارای خصوصیاتی مشترک هستند: بی عاطفه، بی رحم، وحشی، درنده، داشتن زندگی گله وار و حیوانی ، عدم اصالت خانواده و فرزند، عدم تعقل و تدبر و هوشمندی، قدرت بسیار زیاد، زشت و ترسناک بودن، عطش به خون انسان ها و... .
بقیه در ادامه همین مطلب یا در سایت تبیین

ادامه نوشته

زیباسازی هیولا / نقد فیلم گرگ و میش/قسمت اول

نقد و بررسی فیلم‌های چهارگانه‌ی (گرگ و میش؛ twilit) ش1

مقاله‌ي اول:

 زیباسازی هیولا

 سال‌هاست که سینمای جهان شاهد فیلم‌هایی با ژانر وحشت خوناشامان است. با بررسی سری فیلم‌هایی که به پرداخت این افسانه دست زده‌اند، به معانی قابل توجهی دست می‌یابیم که در شناخت هر چه بیشتر این رسانه‌ی قدرتمند، یعنی سینما، مؤثر است. در این پژوهش، از چند فیلم شاخص سینما، با موضوع خوناشامان استفاده گردید: (گرگ و میش 1)؛ (کشیش 2)؛ (دراکولای برام استوکر 3)؛ (دراکولا 20004)؛ (لینکون؛ شکارچی خوناشام 5)؛ (من یک افسانه‌ام 6) فیلم‌هایی که از ابتداء درباره‌ی این افسانه، قصه‌پردازی کرده‌اند،... بقیه در ادامه مطلب یا در سایت تبیین

ادامه نوشته

چرا در سینمای ایران تاریخ معاصرمان کمرنگ است؟ کودتا در سینمای ایران/سعید مستغاثی

کودتا در سینمای ایران، به بهانه کودتای 28 مرداد 1332

 

 نخیر ، نگردید! متاسفانه این بار هم فیلمی در تاریخ سینمای ایران درباره این مقطع مهم تاریخ کشورمان پیدا نخواهید کرد! دریغ که سینمای ایران به این بزنگاه تاریخی سرزمینش نیز بی اعتنا بوده است!! این درحالی است که دهها و صدها کتاب و مقاله و مطلب و هزاران سند و شاهد دراین باب حکایت از ماجراهایی به شدت دراماتیک و دارای پتانسیل روایی از این واقعه مهم  برای سینمای ایران دارد. افزون براینکه مقطع 28 مرداد 1332 زمان بسیار تعیین کننده ای برای شناخت دوستان و دشمنان تاریخی مردم این آب و خاک است که پرداخت به آن ، می تواند ملت ایران و تمامی ملل آزادیخواه را در مسیر آینده شان رهنمون باشد.

شاید شگفت آور باشد که بدانیم اگرچه کودتای 28 مرداد 1332در روی پرده سینمای ایران ، نمود نداشته ، اما پشت پرده آن، حضور قابل توجهی را دارا بوده است. مثلا برادران رشیدیان ( از عوامل سفارت انگلیس) که به روایت اسناد و کتب تاریخی متعدد، نقش بسیار مهمی  در کودتای 28 مرداد ایفا نمودند و حتی از سوی سرویس امنیتی انگلیس  با شاه ملاقات کرده تا به وی از بابت کودتا  اطمینان خاطر بدهند ، علاوه براینکه عامل مشوق و حامی دکتر اسماعیل کوشان در راه اندازی دوره دوم سینمای ایران بودند ، در سالهای بعد یکی از استودیوهای اصلی سینمای ایران به نام "سینما تئاتر رکس" را دائر کردند و سازنده بسیار از فیلم های این سینما اعم از موج نو یا فیلمفارسی شدند مانند "قربون زن ایرونی " (رضا صفایی)، "عنتر و منتر"(امیر شروان) ، "گذر اکبر"(محمد علی زرندی)  و "اخم نکن سرکار"، "نفرین"(ناصر تقوایی) ، "غریبه و مه" (بهرام بیضایی) و "صبح روز چهارم "(کامران شیردل)  یا حسین دانشور بازیگر ، کارگردان و تهیه کننده (دوست نزدیک اردشیر زاهدی پسر سرلشکر زاهدی ، فرمانده علنی کودتای 28 مرداد ) که در دوران اشغال ایران و بعد از آن ، در گروه نیلا کوک ، رییس اداره سانسور متفقین قرار داشت و پس از کودتای 28 مرداد نیز از عوامل راه اندازی سینمای ایران پس از کودتا بود و یا ابراهیم گلستان که از پدران سینمای موج نو یا شبه روشنفکری ایران محسوب می شود که در این مطلب سعی داریم به کارنامه وی بپردازیم.  بقیه در وب استادمستغاثی یا در ادامه همین مطلب

ادامه نوشته